زن با مرد از نظر عرفانی، هیچ تفاوتی ندارد. کمالاتی که برای سعادت انسان و کمال انسانی تعریف شده است مشترک بین زن و مرد است.
به همان درجاتی که یک مرد میتواند دست پیدا کند، زن هم می تواند دست پیدا کند.
بلکه بنا به تصریح برخی از بزرگان عرفان، شاید زن بهتر بتواند این مسیر را طی کند؛ به خاطر شدت انفعالی که دارد. به این خاطر تأثیرپذیری اش بسیار بیشتر و قوی تر است، هرچند که ممکن است تأثیرگذاری و فعالیتش به پایه مرد نرسد اما انفعال و تأثیرپذیری و قابلیت و پذیرش اش بسیار بیشتر است. البته اگر از آفات و آسیبها مصون بماند و رهزنی پیدا نکند و مشکلاتی برای او در این مسیر پیش نیاید.
خلاصه اینکه اگر رهزنی در راه، برای زن پیش نیاید فکر میکنم بسیار بهتر و سریعتر قابلیت سیر و سلوک را دارد.
میان زن از این جهت که زن است و ویژگیهای خاص خود را در برابر مرد دارد و مرد هم از آن جهت که مرد است و ویژگیهای خاص خود را در برابر زن دارد تفاوتهایی هست که کسی نمیتواند منکر اینها شود مثلا می توان گفت جمال الهی بیشتر در زن تجلی پیدا کرده است و زن مظهر اسم جمیل حق تعالی است. جمال به این صورتی که در زن تجلی کرده، در مرد تجلی نکرده است.
از طرف دیگر با توجه به تدبیر و قدرتی که مرد در مسائل اجرایی دارد، مظهر اسم مدبر و فعال، مظهر اسم حکیم و امثال و ذلک خداوند است که باعث می شود جنبه های تدبیر، اجرا، قدرت و … در مرد بیشتر نمود پیدا می کند، لذا بر این اساس قرآن می فرماید: «الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساء» این آیه صریح قرآن است که مردها بر زن، قوّام هستند، یعنی خودشان به پاخاسته هستند و می توانند زن را هم به پا بدارند. قائم بالذات و مقوم زن هستند.
اساس خانواده را مرد تشکیل می دهد و مسائل اقتصادی را سامان می بخشد و پناهگاه و تکیه گاه، برای زن هست. پشت زن به مرد و شوهرش گرم است. هر چند که مرد می تواند بر جنبه مهر و مهربانی و عاطفه زن تکیه کند و کانون خانواده را از عشق و محبت پر کند. اینها تفاوت هایی است که هر یک از زن و مرد دارند و کمک کننده و مکمل هم هستند.
آیت الله استاد حسن رمضانی