نياز انسان به تربيت معنوي

گفتگوی خبرگزاری فارس با استاد رمضانی درباره نياز انسان به تربيت معنوي 

استاد حسن رمضاني در ابتداي اين گفتگو بيان داشت: انسان اگر خودش را شناخته و در اين شناخت، عميق عمل كند و دقيقا با تمام ابعاد وجودش آشنا شود ترديدي نمي كند كه نياز به معنويت دارد، نياز به سير و سلوك و حركت در مسير ارزشها دارد.

وي گفت: شناخت، زمينه كار است و ما بايد در مباحث، مطالعات، تبليغات، گفتار و نوشتارمان به خوبي روشن كنيم كه انسان موجودي است كه بر حسب ظاهر ممكن است انسان باشد ولي بر حسب واقع تا آن مقوم هاي انساني در او به وجود نيامده باشد انسان نيست. يعني ظاهرش انسان است اما باطنش انسان نيست. به تعبير حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام كه فرمود: «الصورة صورة انسان و القلب قلب حيوان» يعني اگر مقوم هاي انساني در او پا نگرفته و به وجود نيايد، قيافه و ظاهري انساني دارد ولي در واقع حيوان است. 

عضو هيئت علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي افزود: انسان غير واقعي، يا اسير شهوت است و يا اسير غضب، در حالي كه انسان واقعي، اسير شهوت و غضب نيست بلكه آزاد از اين قيد و بندهاست.

استاد حوزه علميه قم ادامه داد: انسان و حقيقت وجود او امري است كه بايد در فضاي نامتناهي ملكوت سير داشته باشد و با تمام كلمات وجودي عالم، انس بگيرد و خود را به لذتهاي زودگذر دنيوي محدود نكند، انسان هر چه در عمق اين مسائل دنيوي، فرو رود وابسته تر مي شود و اينطور نيست كه وقتي تا جايي پيش رفت خشنود و راضي شده و به آن حد، بسنده كند و به طمانينه و آرامش برسد بلكه اين امور سبب از بين رفتن آرامش شده و ايجاد استرس و آشفتگي مي كند و وابستگي و دلبستگي انسان به آنها بيشتر مي گردد و به همان اندازه محدود  مي شود و اين ويژگي لذتهاي زودگذر دنياست. 

وي افزود: اما اگر انسان بفهمد كيست، چيست، از كجا نشات گرفته است، در چه شرايطي هست، هدف او كدام است و كمال واقعي او چيست، يقينا حساب شده عمل مي كند. حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام در روايتي به اين مضمون مي فرمايد: «رحم الله من عرف من اين و في اين و الي اين» (رحمت خدا بر كسي باد كه بفهمد از كجا آمده و الآن در چه موقعيتي قرار دارد و بناست به كجا برود) اين فرمايش حضرت را دو گونه تعبير مي كنند؛ در يك تعبير به صورت يك روايت صرف مطرح مي كنند كه حضرت دعا فرموده و براي انسان، خير خواهي كرده اما در تعبير ديگر، عميق تر به قضيه نگاه مي كنيم، اينكه حضرت مي فرمايد: رحمت خدا بر اين شخص باد، دعاي صِرف نيست، بلكه يك اِخبار است (خبر مي دهد) اِخبار به اينكه كسي كه مي داند مبدا وجودش چيست، در چه شرايطي قرار دارد و بناست به كجا برود، چنين شخصي با اين گستره معرفتي (از مبدا تا منتها)، خود را در معرض بهره وري از تمام فرصتها و اسبابي كه خداوند متعال برايش مقرر فرموده قرار مي دهد و با اين گستره معرفت، زمينه را براي بهره وري از تمام اسباب و عللِ برخورداري از پرورش و رحمت خداوند – رحمانيه و رحيميه – فراهم مي كند. 

استاد رمضاني درباره «رحمت رحمانيه» و «رحيميه» بيان داشت: «رحمت رحمانيه» همه را اعم از مومن و فاسق، كافر، مشرِك، موحد، انسان، حيوان، نبات و جماد را  فرا گرفته و همه و همه را شامل مي شود اما «رحمت رحيميه» كه رشد را به ارمغان مي آورد و انسان را به اوج مي رساند رحمت ويژه اي است و براي كسي تمهيد (آماده) شده كه گستره معرفتي، براي خود فراهم كرده و ميداند كه مبدأش كجاست و هدفش چيست، پس اين فرد با اين گستره معرفت در حقيقت بهره وري خود را از تمام اسباب و عللي كه خداوند براي نشر رحمت رحيميه اش تمهيد كرده فراهم مي كند پس حضرت امير (ع) با اين فرمايش از يك راز، پرده بر مي دارد و اگر بخواهيم اين فرمايش را به صورت معكوس بيان كنيم بايد بگوييم: لعنت خدا بر كسي باد كه نمي داند مبداش كجاست و چه بايد بكند و به كجا منتهي مي شود، پس همانطوريكه نمي توانيم فرمايش حضرت را صرفا يك دعا حساب كنيم  اينجا هم نمي توانيم اين جمله را فقط يك نفرين قلمداد كنيم بلكه اين هم پرده برداري از يك راز است. 

استاد عرفان اسلامي ادامه داد: كسي كه خود را آنقدر محدود كرده كه نه از مبدأش خبر دارد و نه از مقصدش، چنين شخصي با اين گستره جهالت، تمامي اسبابي را كه خداوند براي رشد و ترقي فراهم كرده همه را نابود ساخته و همه را در مورد خود بي تاثير مي كند. لعنت خدا يعني همين كه خود را از اين اسباب رشد دور ساخته و به دست خود، سبب عدم بهره مندي شده است و گرنه خداوند ارحم الراحمين، اين اسباب را براي همه آماده كرده و اين ما هستيم كه بهره مند مي شويم يا نمي شويم و اين اصل و ركن قضيه است.

محقق و پژوهشگر برجسته حوزه علميه قم افزود: ما بايد اين گستره معرفت را در وجود نسل جوان از همان آغاز ايجاد تغييرات در آنان و حتي از دوران كودكي و قبل از سن مدرسه نهادينه كنيم، نه به صورت تقليدوار صرف، بلكه با بهره مندي از فنون و اصول دقيق و حساب شده روانشناسي كه با جبر و فشار و نقص همراه نبوده و براي آنها تحميلي نباشد.
وي ادامه داد: البته نبايد به بهانه حريت و آزادي، آنها را از حقايق دور نگه داريم يعني بايد از همان ابتدا به قدري حساب شده و دقيق اين شناخت را در فرزندانمان نهادينه كنيم كه با افزايش سن، اين مطالب بيشتر برايشان روشن تر شده و نتايج و بركاتش بيشتر ديده شود. 

اين استاد علوم عقلی حوزه با بيان اينكه چنين تربيتي به درخت پاكي مي ماند كه هر وقت بخواهد ثمر و نتيجه مي دهد، گفت: مَثَل اين نوع تربيت، مَثل همان شجره طيبه اي (درخت پاكي) خواهد بود كه «أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فىِ السَّمَاءِ تُؤْتىِ أُكُلَهَا كلُ‏َّ حِينِ  بِإِذْنِ رَبِّهَا» (ابراهيم/۲۴ و ۲۵) (ريشه آن (در زمين) ثابت، و شاخه آن در آسمان است، هر زمان ميوه خود را به اذن پروردگارش مى‏دهد.) يعني در هر مقطعي خواهيم ديد كه آن ريشه معرفتي، كار خودش را مي كند، ميوه ها و نتايج خوبي به همراه دارد. اما اگر در اين كار جديت به خرج ندهيم نتيجه عكس خواهيم ديد و فرزندانمان مثال شجره خبيثه اي خواهند شد كه اصل، ريشه و پايه ندارند لذا با هر وزش اندكي از خاك در آمده و متزلزل و مضطرب مي شوند و آنچه ما توقع آنرا داريم به دست نخواهد آمد.

حضرت استاد رمضاني در پايان اين گفتگو تاكيد كرد: آنچه گفته شد براي اين بود كه بدانيم در مقابل خود و ديگران از جمله فرزندانمان مسئوليم، حوزه هاي علميه مسئولند، علما و فرهيختگان مسئولند، اساتيد و مسئولين دانشگاه ها و آموزش و پرورش مسئولند، كساني كه به نحوي، دستي در كار فرهنگي دارند مسئولند، كساني كه امكاناتي در اختيار دارند و مي توانند در اين زمينه ها كار كنند مسئولند، بايد در مورد روش و محتوا، كار علمي و حساب شده صورت گيرد، بايد روشها و شيوه هاي مختلف، بررسي شود، و در يك جمع بندي كلي، هر كس در حد و اندازه خود بايد در اين راستا، قدم بگذارد و كار كند و گرنه در پيشگاه خداوند دانا سرافكنده خواهد بود.