برای عمومی سازی عرفان باید به اندازه شعاع وجودی خود تلاش کرد


رسا ـ مسلما صدور مطالب عرفانی از بزرگان بسیار أثرگذار است. اکنون تدریس علم عرفان اسلامی بر دوش عزیزانی همانند شما و حاج آقای یزدان‌پناه است؛ برای عمومی سازی عرفان، باید شماها وارد میدان شوید؛ ولی چه مشکلی است که ورود نمی‌کنید؟

استاد: اولاً هر فردی در اندازه شخصیت و شعاع وجودی خودش عمل می‌کند و تأثیرگذار است. ما نیز از سال ۸۳ به این مسأله در رادیو معارف تن داده‌ایم تا بتوانیم یک عمومی سازی داشته باشیم و به اندازه فهم خودمان، به اندازه مقام ثبوت و اثباتمان فعالیت می‌کنیم. البته بحمدالله استاد یزدان‌پناه چه در قسمت تخصصی حوزه و چه در منابر و سخنرانی‌های عمومی که در ایام تبلیغ به شهرهای مختلف می‌روند، بسیار خوش درخشیده‌ و خوش عمل کرده‌اند. ما در حد خودمان عمل می‌کنیم منتها ما چه هستیم و که هستیم که حد خودمان هیچ است.

رسا ـ در گذشته مردم ارتباط بسیار راحت‌تری با روحانیت داشتند، ولی اکنون این‌گونه نیست. بزرگان عرفان و علما چگونه می‌توانند با انسان امروز که در مدرنیته غرق شده، ارتباط داشته باشند؟ امروز شاهد هستیم که متأسفانه مردم روحانیت را کم می‌بینند و با آن‌ها ارتباط زیادی ندارند.

استاد: فرمایشات شما از یک سو مناسب است؛ ولی بنده یک محدودنگری در این سخنان می‌بینم. ما وقتی به یک وادی می‌رویم، ممکن است در آن وادی دریا باشد، نهرهایی نیز باشد که به این دریا بریزد و حتی نهرهایی از این دریا منشعب شده و جاهایی را تحت پوشش قرار دهد. ولی ممکن است در کنار آن نهرها و یا دریا یک منطقه خشکی نیز وجود داشته باشد که حتی نمی هم به آن نرسیده باشد.

حالا بر فرض، یک شخصی بیاید در همان قسمتی که خشکی است و به آن نم نیز نرسیده، حضور داشته و متمرکز شود، بر جاهای دیگر نیز اشراف نداشته باشد و بگوید این قسمت از حیات، آب و نم محروم است و سپس آن را توسعه دهد و عمومی کند، یعنی بگوید همه جا این‌گونه خشک است و در این منطقه آب و حیاتی نیست.

بنده منکر نیستم که در برخی از شهرها جوانانی هستند که با روحانی آشنا نیستند. ولی این را نباید به تمام کشور توسعه داد. یک زمانی خدمت مقام معظم رهبری روحانیانی رفته و گفته بودند: روحانیت از چشم افتاده است، سیاست با دین قاطی شده و ما را به چشم حکومتی نگاه می‌کنند و فحش می‌دهند. مقام معظم رهبری فرموده بودند «یادتان می‌رود از دست بوسیدن‌ها، از تبرک کردن‌ها. در همین مردم و جامعه هستند که به شما مراجعه می‌کنند، مشکل دنیایی و اخروی دارند به شما مراجعه می‌کنند. شما معتَمد مردم هستید، چرا محدودنگر هستید.»

در برخی از جاها نسبت به برخی از افراد این‌گونه است و من هم منکر نیستم، چون هست. ولی این موضوع را توسعه و تعمیم ندهید، بلکه نگاه کلی داشته باشید و سعی کنید از آن سمت توسعه بدهید.

برخی از جوانان از رفتار و منش فردی همانند آقای بهجت خبر نداشتند، ولی به چه میزان جوان و دانشجو که به عقیده بنده قریب به ۷۰ درصد این طرفی بودند و ۳۰ درصد آن طرفی بودند. چهره، سخن و خاطراتی که نقل می‌شد از ایشان(آقای بهجت) در بین جوانان همانند یک قدیس مطرح بود. البته برخی نیز ایشان را نمی‌شناختند و انسان نیز دلش می‌‌سوزد که چرا یک عده‌ای از چنین شخصیت‌هایی محروم هستند.

فرد باید به نگاه‌های مثبت و منفی دقت داشته باشد، ولی تلاش تمام افراد باید این‌ باشد که نگاه مثبت را توسعه دهند؛ یعنی افزون بر نشر آن به وسیله اطلاع رسانی، تحقق عینی هم بدهیم و افراد دیگر را به این وادی بیاوریم و بنده جای این موضوع را خالی می‌دانم. ولی این‌که انسان ناامید بشود و بگوید میان عالم و جوان امروزی چه ارتباطی است، بنده یک نوع محدود نگری می‌دانم.

رسا ـ البته در یک نظر سنجی دولتی بیان شده بود که هنرمندان و بازیکنان در رتبه نخست محبوبیت و روحانیان و سیاست‌مداران در رتبه‌های بسیار پایین محبوبیت قرار دارند، نظر حضرتعالی چیست؟

استاد: نتیجه این نظر سنجی قابل خدشه است. بنده هم قبول دارم که برخی از روحانیت از محبوبیت کمی برخوردار هستند، ولی این را نمی‌توان به همه روحانیت تعمیم داد. متأسفانه برخی از افراد با فهم و اقتضائات زمان آشنا نبوده و تنگ نظر هستند که مردم نیز از آن‌ها فاصله دارند.